چطور همیشه جسم سالم تری داشته باشیم؟
به نام خدای مهربان .
چطور میتونیم همیشه و هر روز جسم سالم تری رو تجربه کنیم؟
راستش سلامت بودن یا نبودن ما دوباره برمیگرده به دوران بچگی ما . برمیگرده به خانواده ای که ما توی اون خانواده بزرگ شدیم . شاید برای بعضیا خنده دار باشه ، حتی سلامتی ما برگرده به دوران بچگی ما ، ولی این یه حقیقته چون وقتی بچه بودیم ذهن ما خام بوده ، کال و نارس بوده دیدین وقتی یه درخت شکوفه میده یعنی تازه داره یه میوه رشد میکنه و شکوفه یعنی زمان تولد یک میوه و این دقیقا مثل یک بچه ای هست که تازه متولد میشه ، چند روزی طول میکشه که اون شکوفه بتونه بپذیره که باید باز بشه تا مسیر تکاملی رشد یک میوه آغاز بشه ، بعد شکوفه ها میریزن و کم کم میوه ها نمایان میشن . اول خیلی ریزه دقیقا مثل چیزهایی که ما بعد تولد توی خانواده می شنویم ، اول مثل همون شکوفه پاک پاک بودیم و هیچ اثری از میوه نبود ولی به مرور زمان دیگه اون خالص بودن رو نمی تونیم تجربه کنیم ، چون وارد دنیای مادی می شیم، بعد اینکه میوه نمایان میکنه خودش رو صاحبش خوشحال میشه که داره نتیجه میده زحماتش . حالا زحماتش چی بوده ؟
1
هر روز بهش رسیدگی میکرده و کود و آب و نور مناسب بهش میداده تا رشد کنه و میوه هیچ اختیاری از خودش نداشته که میخواد یا نه . یه بچه نوزاد بعد پا گذاشتن توی این دنیا دقیقا مثل همون میوه ی ریز و نارس می مونه هیچی نمی فهمه اول ذهنش خالصه بعد به مرور زمان صداهای خانواده رو می شنوه، توی گوشش اذان گفته میشه بعد رفتارها و گفتارهای خانواده رو می بینه و کم کم این ذهن نارس شروع میکنه به رشد کردن . حالا چطور؟ چون شنیدها و دیده های ما دقیقا مثل همون میوه ی نارس که بهش کود و آب و نور رسیده و رشد کرده دیدن و شنیدن ما در دوران کودکی دقیقا همون کود، نور و آبی هست که از طریق والدین و فامیل بهمون رسیده و ذهن رشد کرده به همون جهتی که اونا میخواستن . ولی برای ما ناخواسته بوده و ما دقیقا مثل همون میوه هیچ اختیاری نداشتیم از خودمون که بفهمیم آیا این خواسته ی منه یا نه یعنی کاملا ذهن ما ناخودآگاه رشد کرده، یعنی به هر باری رشد کرده .
1
میدونید اختیار با صاحب درخته که بخواد چه دونه ای رو بکاره میخواد سیب بکاره یا گلابی، میخواد پرتقال بکاره یا انار فرقی نمیکنه چه دونه ای بکاره تصمیم میگیره و میکاره و با رسیدگی بهش رشدش میده دقیقا مثل ذهن یک بچهو باز هم اون باورهایی که از بچگی یا بهتر بگم از نوزادی ناخواسته وارد ذهن ما شده دقیقا مثل یه درخت اینقدر بهش رسیدگی شده با شنیده ها و دیده هامون که ریشه هاش دقیقا مثل ریشه ی یه درخت در جای جای ذهن ما جای گرفته اینجا فقط به سلامتی اشاره میکنم .
1
شما توی چه خانواده ای بزرگ شدی ؟ یک خانواده ی شاد و سالم و ثروتمند، یا نه توی یک خانواده ی افسرده و مریض و فقیر ؟ خانواده هایی که ثروتمند و شاد هستن خیلی کم مریض میشن یا در کل بخوام درصد بگم شاید ۱۰درصد اونم بخاطر چیزهای ناخواسته ای که توی جامعه میبینن چرا ؟ چون اینقدر برنامه دارن برای لذت بردن و تفریح و گردش که اصلا وقت نمیکنن مریض بشن اینقدر فراوانی هست در زندگی شون که نیاز به غصه خوردن نداری ندارن و اگر بچه ای توی چنین خانواده ای به دنیا بیاد حتما ذهن سالم تری خواهد داشت نمیگم صددرصد چون هیچ وقت در جهان مادی ما کامل کامل نمی شیم و تضادها رو داریم
1
حالا خانواده هایی که افسرده و مریض هستن چرا همیشه مریضن ؟ چون همیشه غصه ی نداری رو میخورن همیشه هشت شون گرو نه شون هست بخاطر باورهای کمبودی که توی ذهنشون کاشته شده نمیتونن فراوانی رو باور کنن و بخاطر نداری همیشه مریض میشن چون ندارن که به تفریح و گردش برن، چون ندارن اون جوری که میخوان بخورن و بگردن بخاطر همین خودشون رو ضعیف میدونن و این شده باور غالب ذهنشون و همیشه به کم قانع هستن و همیشه مریض .
1
ولی حالا مایی که بزرگ شدیم و داریم این مقاله رو میخونیم و فهمیدیم که ذهن چطور کار میکنه و چه چیزهایی رو نمیخوایم پس باید بیایم اعراض کنیم از ناخواسته ها دیگه ما اون نوزاد با ذهنی نارس نیستیم الان با رشد بلوغ ذهنی که داشتیم دیگه میدونیم چی درسته و چی غلطه دیگه اختیار اداره کردن ذهن ما دست ماست نه والدین، حالا ما هستیم که صاحب اختیار ذهنمون هستیم، ما هستیم که فرمان میدیم بهش که به کدوم سمت باید حرکت کنه اینم بگم الان دیگه ناخودآگاهی به در ما نمیخوره باید هر کاری که میخوایم انجام بدیم هر مسیری رو که بخوایم انتخاب کنیم هر تغییری که بخوایم کنیم باید کاملا خودآگاه باشه تا بتونیم جانشین اون ناخواستها خواستهامون رو بکنیم . اینم بگم یکدفعه ای نمیشه این درختی که ناخواسته توی ذهن ما ریشه دار شده رو بکنیم و بندازیم دور باید قانون تکامل طی بشه، اینقدر خواستها باید تکرار بشن که تبدیل به داشته ها بشن .
1
یه چیز جالبی بگم معتادان گمنام یه تمرین خیلی جالبی دارن وقتی میخوان پاک بشن نمیان برنامه ریزی کنن که ما میخوایم مثلا تا یکسال آینده پاک باشیم مواد مصرف نکنیم تا عادت کنیم به پاکی بلکه اونا فقط برای امروزشون برنامه میذارن . میگن امروز رو پاک باشیم و مواد مصرف نکنیم فردا معلوم نیست چی میشه ما میخوایم امروز رو پاک زندگی کنیم و اینقدر این امروز و امروز رو ادامه میدن تا یه روزی میبینن از این امروزها یکسال گذشته و یکساله که پاک پاکن .
1
تمرین خیلی عالی هست و جوابگو دقیقا مثل من که تصمیم گرفتم و مسیر سلامتی رو انتخاب کردم خودم خواستم و تونستم . آسون نیست که در بین افرادی باشی که همیشه قرض و دارو مصرف میکنن و توهم جزئی از اونا بودی و بتونی تغییر کنی ، این تغییر یه جهاد اکبر میخواد و من تونستم . وقتی یکم بدن درد داشتم قرص و دارویی مصرف نکردم و میگفتم امروز مصرف نمیکنم ببینم نتیجه اش چی میشه ایتقدر اینو ادامه دادم که الان ۵ ساله به لطف خدای مهربان که بدنم سالم سالمه بدون هیچ مواد شیمیایی و قرص و دارویی . چرا چون اینقدر ادامه دادم که باور کردم که میشه سالم زندگی کنم، میشه شاد زندگی کنم چون خودآگاه تصمیم گرفتم تغییر بدم خودم رو . هر کس دیگه ای هم که خودش بخواد میتونه و سلامتی رو تجربه کنه سلامتی هم قانون داره باید باور کنیم که میشود سالم و شاد زندگی کرد باید اینو توی ذهنمون گسترش بدیم
1
سپاسگزارم که زمان گذاشتید برای خوندن این مقاله ی ارزشمند و امیدوارم لذت برده باشید و کمکی کرده باشم تا ذهن سالم و جسم سالم تری رو هر روز تجربه کنیدبهترین بهترینها رو براتون آرزومندم ان شاءالله که همیشه در پناه خداوند یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت