سریال ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

سریال ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است – قسمت 2

سلام به دوستای عزیزم

این قسمت دوم از سریال ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است هست . در این قسمت می بینید که به محض ورود ما به حیاط با کلی علف هرز مواجه شدیم که واقعا برامون شگفتی داشت که چقدر بدون دخالت انسان در این حیاط علف هرز رشد کرده . واقعا دوست دارم در این مطالبی که برای سریال ها یا فایلهای دانلودی می نویسم از قانون حرف بزنم که واقعا تجربه کرده ام و حرف مفتی نیست .

قانون این رو میگه که وقتی به محیطی رسیدگی نکنی اون محیط رو علف هرز می گیره . خالا جالبه بدونیم علف هرز به خودی خود رشد می کنه ، چون انقدر از خودش تخم پراکنده کرده که هر کجا که فقط کمی آب بهش برسه رشد می کنه . دقیقا مثل افکار منفی ذهنه که به محض اینکه کمترین ورودی و نشانه ای گیر بیاره شروع می کنه به رشد کردن و جوانه شدن ، چون تخمش از قبل آماده است و فقط کافیه تغذیه بشه . قانون خیلی دقیق داره جواب میده . اما در مورد گیاهان مفیدی که بار مناسبی داره چی باید بگیم . کاشتن و نگهداشتن و برداشت محصولات مفید کار ساده ای نیست چون نیاز به تغذیه مناسب داره تا محصول به درستی ایجاد بشه . ما الان وقتی داریم توی حیاط سبزی و گوجه و بقیه چیزهایی که کاشتیم رو نگهداری می کنیم ، هنوز که هنوزه اون آثار علف های هرز رو داریم باز هم ریشه کن می کنیم ، چون سالیان سال تخم علف های هرز در این مکان پاشیده شده و ما با بیل زدن فقط اون هارو جابجا کردیم و الان هم نور و اب کافی در اختیار داره که رشد کنه . می بینید ، وقتی ما هم اون افکار نامناسب و باورهای اشتباه رو می خوایم تغییر بدیم هنوز که هنوزه اون افکار اشتباه وجود دارن و می خوان که به محض اینکه ما غافل شدیم دوباره رشد کنن و جای افکار مناسب رو بگیرن . تنها راه جلوگیری از رشد علف های هرز اینه که تغذیه نشه ، و ما هم در مورد افکارمون همین روند رو باید داشته باشیم و از توجه کردن به افکار اشتباه و منفی اجتناب کنیم و در عوض به افکار مثبت و افکاری بهمون احساس خوبی میده توجه کنیم تا اون افکار منفی تغذیه نشه و از رشد بیافته و به جاش افکار مثبت رو بخوبی تغذیه کنیم . حال سوال اینجاست که چطور افکار مثبت رو تغذیه کنیم ؟ با توجه کردن به نکات مثبت و فراوانی نعمت و رفتار مناسب افراد و مخصوصا رفتار مناسب خودمون و ویژگی های رفتاری مناسب خودمون و ویژگی های خوب خودمون و مهارت هامون . و اعراض کردن و بی توجهی کردن نسبت به موارد منفی خودمون و بیرون از خودمون .

در واقعیت وقتی علف هرزی در باغچه وجود داشته به سادگی شاید نشه جلوی علف های هرز رو گرفت چون تخم  هاش به قدری ریزن که نمیشه اونها رو جمع آوری کرد . ولی زمانیکه محصولی کاشته میشه و علف های هرز دوباره رشد می کنن اونها رو در زمانی که تازه داره ریشه میزنه و جوانه شده بکشیم از خاک بیرون . شاید این کشیدن علف های هرز تا زمانیکه محصولی از باغچه برداشت کنیم ادامه داشته باشه ، و کاملا طبیعیه ، چون تا زمانی که تخم علف های هرز وجود دارن به محظ در شرایط رشد قرار گرفتن رشد خواهند کرد پس باید مواظب باشیم که دیگه به بلوغ نرسن که تخم هاشون رو پراکنده کنن در باغچه و دوباره روز از نو و روزی از نو باشه .

در مورد افکار و باورهای اشتباه هم همینه اون تخم افکار اشتباه پراکنده شده و قابل جمع آوری نیستن ، ولی میشه با بی توجهی به این افکار از رشد اونها جلوگیری بشه تا به بلوغ نرسن و دوباره تخم افکار اشتباه رو پراکنده نکنن و انقدر در ذهنمون ریشه نکنن که عوض کردن این افکار کار بسیار سختی برای ما بشه . پس باید آگاهانه این افکار رو در ذهنمون تغییر بدیم و افکار اشتباه رو تغذیه نکنیم و افکار مناسب رو بخوبی تغذیه کنیم .

بریم سراغ اون قسمتی که داشتیم دیوار سرویس بهداشتی رو گچ می زدم و خانم مریدی هم فیلم می گرفتن . ما در حقیقت از اون ابزارهایی که داشتیم استفاده کردیم و بنایی هم بخوبی بلد نبودم و با دست و یک ماله داشتم گچ رو می مالیدم به دیوار و البته که الان خیلی بهتر شده وقتی کل دیوارها سفید شده .

در این بخش در مورد تجسم صحبت شد . ما در سفر های تجسمی که توی گروه با بچه ها کار می کردیم که اولین سفر تجسمی هم به همین روستا بود ، من سعی کردم که تمام قسمت های روستا رو در این سفر تجسمی بیان کنم تا افراد با این محل بیشتر آشنا بشن .

اما در مورد قانون تجسم که بسیار بسیار می تونیم اون رو جدی بگیریم و ازش بخوبی استفاده کنیم . تجسم در حقیقت اون تصویرهای ذهنی رو برامون می سازه که قراره تجربه شون کنیم . یعنی ما هر آنچه که حرف می زنیم یا توی ذهنمون بهش فکر می کنیم یا یک فیلمی یا تصویری رو داریم می بینیم یا در یک گفتگویی شرکت داریم ، داریم این فرایند رو به صورت تصویر داخل ذهن می سازیم . در واقع این قانون ذهنه که این مدلی کار میکنه ، اصلا ساز و کار ذهن دست ما نیست که بخوایم تغییرش بدیم ، فقط می تونیم ازش بدرستی یا به نادرستی استفاده کنیم . می دونید وقتی به درستی ازش استفاده بشه ، افکار مثبت و زیبا می سازیم و در نهایت بهش هدایت می شویم ، ولی اگر افکار نازیبا و ناشایست بسازیم و تصویرهایی این چنینی ساخته بشه ما هدایت می شویم به مسیر های نادرست . من به شخصه هنوز که هنوزه در این مورد مساله دارم و به شدت دارم روش کار می کنم . چون از زمانی که بچه بودم غالبا افکار منفی درون ذهن من رشد کرده و تقریبا هیچ اتفاقی رو بخوبی نمی تونستم توی ذهنم ببینم . ولی با یاد گرفتن قوانین سعی کردم جهت فکری ذهنم رو تغییر بدم و افکار و تصویر های مثبت بسازم تا شرایطم تغییر محسوسی داشته باشه .

تجسم خلاق که در این فایل داشتیم در موردش صحبت می کردیم ، سعی در ساحتن تصاویری از جنس خواسته ها که ما رو به مسیری هدایت کنه که بتونیم اولا احساس خوب بیشتری رو تجربه کنیم و هم بتونیم به اون تجربه یا خواسه برسیم . در زندگی هر شخصی فقط اون فرد توانایی ایجاد خواسته هاش رو در زندگی داره و هیچ کس نمی تونه بهش کمک کنه ، مگر اینکه این فرد مورد نظر قدرت رو به شخص دیگه ای یا شرایط دیگه ای بده و باور کنه که بیرون از خودش هم عوامل تاثیر گذار وجود دارن و اون موقع تصاویری از جنس احساس بد براش تولید میشه و در نهایت به شرایط احساسات و شرایط منفی و نازیبا هدایت خواهد شد .

چون وقتی عوامل بیرونی رو دخیل می دونیم در رسیدن به خواسته هامون یا احساس خوبمون ، چون توانایی تغییر شرایط بیرونی رو نداریم و حتی تغییر افکار و رفتار افراد دیگه ای نداریم که به خواسته های ما اهمیت بدن و بهش برسیم در نتیجه احساس ناامیدی بمون دست میده و احساسمون بد میشه و انگار کنترل زندگی رو در دست نداریم و شرایط بیرونی قراره اون رو عوض کنه . اینکه با قدرت دادن به شرایط بیرونی می خوایم به خواسته هامون برسیم در واقع این رفتار ذهنی شرک محسوب میشه ، چون به جای اینکه قدرت رو به ذهنمون و خدای درونمون بدیم که ما رو هدایت کنه به مسیر های درست ، داریم قدرت رو می دیم به عوامل بیرونی که هیچ کنترلی روی اونها نداریم در نتیجه احساسمون بد میشه و این احساس بد از شیطان میاد ، چون شیطان قول داده که انسان رو ناامید و غمگین کنه و از مسیر احساس خوب یا خداوند منحرف کنه .

پس می بینیم که تجسم کردن یک راهیه و مسیریه که می تونه هم مثبت باشه و هم منفی . زمانی می تونیم مثبت فکر کنیم و تجسم مثبت داشته باشیم که تنها به نتیجه پایانی فکر کنیم که بهش رسیدیم و داریم ازش استفاده می کنیم و حالمون و احساس مون خوبه . اگر در تجسم به مسیر رسیدن به اون خواسته فکر کنیم داریم از مسیر منحرف می شیم . چون راه رسیدن به خواسته با ما ارتباطی نداره ، فقط رسیدن به خواسته به ما ارتباط داره که با تجسم خلاق و ایجاد شرایطی که ما در اون تجسم داریم از خواسته هامون لذت می بریم و بهشون رسیدیم و حالمون خوبه داریم قدرت رو به درونمون می دیم و راه رسیدن به خواسته رو به خداوند واگذار می کنیم .

در ادامه دیدید که اون حیاط با اون علف های هرز بلند دیگه وجود نداشت ، چون هر جایی با ورود انسان تغییر می کنه . چون هر جایی که انسان باشه بهبود پیدا می کنه . حالا شاید بعضی از دوستان بپرسن این چه جاییه که شما هدایت شدید ، مگر نه اینکه باید به جایی عالی با امکانات عالی و شرایط عالی هدایت می شدیم و یا حداقل در بهترین حالت حداقل امکانات رو داشته باشه ؟ در جواب این سوال باید بگم که ما با توجه به فرکانس هایی که می فرستیم به مکان و زمان و امکانات و شرایط همون فرکانس هدایت می شویم نه چیز دیگری . اگر ما به اینجا هدایت شدیم بخاطر اینکه اولا از محیط روستایی خوشمون میاد و عاشق در دل طبیعت زندگی کردن هستیم و دوست داریم یک زندگی در سکوت و آرامش به دور از شهر نشینی رو تجربه کنیم . و دوما اگر ما به چنین مکانی که از حداقل امکانات برخوردار هست بخاطر اینکه شاید یک شخصیتی رو در وجودمون باید بسازیم که نداریم . یعنی یک فرکانس باید تغییر کنه تا ما به یک مکان بهتر از این هدایت شویم و تنها راه ساخت فرکانس قویتر ایجاد تغییرات درونی و بیرونی هست که باید اتفاق بیافته . یعنی با ورود ما به ایجا قراره چیزهایی رو یاد بگیریم که قبلا بلد نبودیم ، قوانین رو بهتر درک کنیم که تا کنون کمتر درک شده و متوجه جزئیات بیشتر نشدیم . یعنی ما وقتی به مکانی هدایت می شویم اولا قراره کلی چیز یاد بگیریم و دوما قراره با ورود به دل ناشناخته ها کلی از ترسهامون بریزه و یک شخصیت بهتر و قدرتمند تر بسازیم . حالا باید این رو در نظر بگیریم که ما در این مکان که هستیم بهترین حالتی بوده که فرکانس های ما می توانستند ما رو هدایت کنند . اولا که در رامسر مکان مال خودمون نبود با این حال کالی تغییرات محیطی ایجاد شد و دوم یاد گرفتیم چطور محیط اطراف رو بدون در نظر گرفتن ترسهامون و نبود امکانات تغییر بدیم و همین تغییرات در رامسر بود که تونستیم این مکان رو هم به عنوان یک کیس استادی یا یک مکانی برای درس یاد گرفتن در نظر بگیریم و شروع کنیم به بهبود این مکان . ما هواره در حال بهبود داتمی هستیم ، یا در جهت پیشرفت داریم بهبود دائمی ایجاد می کنیم یا در جهت پسرفت داریم بهبود دائمی ایجاد می کنیم . حالا تصمبم با خومون هست . و وقتی ما در این مکان هستیم تنها جایی هست که متعلق به خودمونه و می تونیم با خیال راحت هر ایده ای که داریم اجرا کنیم . ولی وقتی یک مکانی مال خودمون نباشه باید از صاحب مکان اجازه بگیریم که می تونیم این کار رو یا اون کار رو انجام بدیم یا نه . این خیلی محدود می کنه آدم رو .

حالا می تونیم درک کنیم که قانون این رو می گه که در هر شرایطی که هستیم سعی کنیم هم درون خودمون رو بهتر درک کنیم و تغییر شخصیت داشته باشیم و بیرون خودمون رو بهتر کنیم و بهبود داشته باشیم . نمیشه که ما وقتی وارد این مکان شدیم که تصمیم داشتیم برای مدتی اینجا سکونت داشته باشیم به همون منوالی که بود با کلی علف هرز و خونه به هم ریخته و فقط یک چادر وسط بنا کنیم و بگیم خوب می خوایم مدتی اینجا بمونیم و همین شرایط آشفته رو تحمل کنیم . راستش ما تحمل شرایط آشفته رو نداریم میخوایم بهتر باشه ، می خوایم به ایده ال نزدیک باشه تا لذت ببریم از محیطی که ایجاد کردیم . هر چند ما هم با تضاد هایی روبرو شدیم که می تونست ما رو منصررف کنه از بودن در چنین مکانی که یکیش نبود گاز هست . المک تا سر دیوار اومده و لی داخل گاز کشی نشده که اگر در همین لحظه که دارم تایپ می کنم بریم دنبالش که گاز بگیریم زمان زیادی رو صرف می کنه تا گاز داخل خونه روشن بشه . پس می بینیم که می شد منصرف شد و برگشت . ولی حداقل می تونیم به خودمون افتخار کنیم که توانستیم این مکان رو به مکان بسیار زیبایی تبدیل کنیم اون هم با امکاناتی که داشتیم .

خوب در ادامه فایل می بینید که داریم یک لونه مرغ درست می کنیم . ما هنوز در اون لحظه جوجه ای خریداری نکرده بودیم . ولی گفتیم بیاییم از قبل مهیا بشیم براش تا بتونیم این دریافت جوجه رو هم داشته باشیم . وقتی قفس آماده شد یکی از دوستان پیام دادن که شما در روستای بی آب زندگی می کنید که در مسیر همدان تهران هست ؟ گفتیم بله و ارتباط شرروع شد و ایشون سلیمان رفیعی یک انسان بسیار دوست داشتنی و مهربان و آگاه به قوانین که همواره در حال بهبود شخصیت خودش هست بود . و ما گفتیم که جوجه می خوایم و حدود 10 روز از ورود ما نگذشته بود یا چند روزی از ساخته شدن قفس نگذشته بود که آقا سلیمان با 6 تا جوجه اومدن روستای ما و ما جوجه دار شدیم و الان نزدیک 15 هفتگی هستن و یواش یواش دارن مرغ میشن و قراره کلی بهمون تخم مرغ بدن .

قانون این رو میگه که برای چه چیزی خودت رو داری آماده می کنی در همین لحظه ؟ وقتی ما داریم رفتار درست رو نشون می دیم یعنی داریم آماده می شیم برای رفتار درست بیشتر ، اگر در کسب و کار در رابطه عاشقانه در سلامتی و در هر چیزی رفتاری داریم که نشانه تمرکز ما روی اون مساله هست ، یعنی ما داریم آماده می شیم برای بهود بیشتر و بهتر . اگر نه بیخیال بهبود هستیم یعنی داریم آماده می شیم برای پسرفت بیشتر . یعنی اگر روی رابطه کار نمی کنیم ، روی کسب و کار کار نمی کنیم ، روی سلامتی کار نمی کنیم ، روی عزت نفس کار نمی کنیم ، که در دوره عزت نفس مفصلا روی این موضوع خیلی صحبت شده که چطور خودمون رو آماده بهبود بیشتر و با کیفیت تر کنیم . حال تصمیم با خودمون هست که چطور خودمون رو آماده می کنیم برای شرایط بهتر . می دونید ما با ساختن قفس به جهان اعلام کردیم که جوجه می خوایم و شرایط طوری پیشرفت که خود به خود جوجه ها اومدن داخل قفس . حالا ما با ساختن عزت نفس در روابط و بهتر کردن شخصیتمون در جهت اون رابطه خودمون رو آماده رابطه عاشقانه می کنیم و خود به خود با یک فردی برخورد خواهیم کرد که این شخصیتی که ساختیم رو داره و ما ازش خوشمون میاد ، که در ارتباط با موضوع رابطه عاشقانه که چطور باید رفتار بهتری برای رسیدن بهش داشه باشیم در کتاب ایمانی که عمل می آوزد یا در دوره ایمانی که عمل می آورد مفصلا صحبت کردیم که در جلسه اول که در سایت در مسیر توحید قرار گرفته می تونید جزئیات بیشتری رو بدونید .

می دونید ما با همون امکاناتی که دم دست داشتیم این کار رو کردیم و فقط رفتیم توری مرغی گرفتم و قفس ر کامل کردیم که بعدش اتفاقات بسیار زیادی رخ داده که هر کسی ببینه اصلا نمی تونه تصور کنه که این مکان همون مکان قبلی بوده . یعنی آنقدر تغییرات زیادی رو ما رقم زدیم بعضی موقع ها خودمون هم باورمون نمیشه که داریم الان سبزی می چینیم از باغچه یا گوجه هامون دارن گل میدن و قراره که گوجه بخوریم و خیلی چیزهای دیگه .

در ادامه می بینید که ما در حال سوزاندن علف های هرزی هستیم که بخشی از علف های حیاط بود که داخل زمین بغلی ریختیم که بسوزونیم . و در حال سوزاندن این علف ها هستیم . می دونید بهترین راه خلاصی از علف هرز سوزاندن اونه چون اگر سوخته نشه و ریخته بشه جایی ، دوباره اون تخم هایی که داشته شورع می کنه به رشد کردن . یعنی قانون اینه که اگر علف هرز تخمش بسوزه دیگه امکان رشد نداره . ولی اکر تخم هاش بمونه با کمترین میزان آب و نور خورشید دوباره رشد می کنه و دوباره روز از نو روزی از نو . پس باید این ها رو می سوزوندیم تا حداقل کمترین علف هرز رو در آینده تجربه کنیم که این بهبود دائمی دوباره هست و ریشه کن کردن علف های هرز باز هم هست و تا آخر ادامه خواهد داشت .

می دونید بچه ها و دوستان عزیز ما همواره در حال بهتر شدیم هستیم یا بدتر شدن هستیم . این خودمون هستیم که تصمیم می گیریم که کدوم یکی باشیم . یکی اینکه از درون حتما باید رشد شخصیتی داشه باشیم و بهتر کنیم خودمون رو تا هدایت بشیم به شخصیت های بهتر و قویتر و هم از بیرون محیط اطرافمون رو بهتر کنیم تا رفاه و آسایش رو تجربه کنیم تا بفهمیم که ما خالق هستیم و می تونیم همواره شرایط رو به نفع خودمون تغییر بدیم . اگر دست به عمل نشیم و فقط بشینیم ببینیم چی میشه ، از کجا متوجه خالق بودن خودمون بشیم چطور بفهمیم که شرایط می تونه تغییر کنه . وقتی با همون ایده هایی که داریم و شرایطی که داریم دست به عمل می شیم شرایط مون تغییر می کنه و خودمون خودمون رو بهتر باور می کنیم و همواره به قدرت عزت نفس پی می بریم و همواره در جهت بهبود دائمی تلاش می کنیم .

تا اینجا دوست داشتم بنویسم تا خودم از تغییراتی که بوجود اومده بود لذت ببرم و این لذت رو هم با شما عزیزان به اشتراک بگذارم .

خیلی دوست دارم نگاه تون رو از دیدن این فایل بدونم و قوانین که در دل این تغییرات و اتفاقات هست رو بیان کنید تا من هم بیشتر یاد بگیرم .

هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد و خوشحال باشید .

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها