به نام خدای مهربان
سلام خدمت دوستان عزیزم
بچها توی این مقاله میخوایم در مورد اعراض از ناخواستها صحبت کنیم
ما چطور از ناخواستها میتونیم دوری کنیم؟
با مثال از خودم توضیح میدم تا به درک بهتری برسیم
بسم الله الرحمن الرحيم
خدایا تو بگو که من بنویسم
من قبل از ورودم به این مسیر توحیدی در مورد خواسته و ناخواسته چیزی نمیدونستم
یعنی فکر میکردم اگر چیزی رو نمیخوام هی بگم خدایا من اینو نمیخوام اونو نمیخوام خدا هم میگه چشم
بخاطر همین همیشه وقتی دعا میکردم با زاری و التماس به خدا میگفتم خدایا من اینو نمیخوام و اونو نمیخوام یعنی هیچ تمرکزی برای روی خواستهام نداشتم و داشتم به ناخواستهام ناخودآگاه قدرت میدادم
یعنی کانون توجهم رو کامل گذاشته بودم بر روی ناخواستهام
هرچقدر بیشتر تلاش میکردم که ناخواستها رو از زندگیم حذف کنم نمیشد
فکر میکردم خدا صدامو نمیشنوه ولی اون همه چیز رو میشنیده و بر اساس قانون خودش داشته جواب میداده بهم ولی من نمی فهمیدم
همون چیزی هم که بارها خودش در قرآن گفته ما به هرآنچه که شما بخواهید پاسخ میدهیم و به هر سمتی که خودتون بخواهید هدایت تون میکنیم
ولی من چی فکر میکردم ،خدا صدای منو نمیشنوه و با شدت بیشتری فریاد میزدم ناخواستهام رو
مثلا میگفتم خدایا من این زندگی رو نمیخوام
خدایا من نمیخوام با این فرد رفت و آمد داشته باشم
من این بیماری رو نمیخوام
من این بی پولی رو نمیخوام
من این کنترل شدن رو نمیخوام
......
هی میگفتم نمیخوام
ولی وقتی قانون رو فهمیدم و یک کوچولو درک کردم دیدم که دارم مسیر رو خودم دارم اشتباهی میرم و مقصر خدا رو میدونم
از سال ۹۸زندگی من شد فقط خودمو خواستهام
تمرکزم رو از روی دیگران برداشتم
تلویزیون رو به صورت کامل از زندگیم حذف کردم که ۸۰درصد باورهای مخربم از تلویزیون شکل گرفته
وقتی توجهم رو از روی ناخواستهام برداشتم گذاشتم بر روی خواستهام و خودم، خدای درونم رو پیدا کردم دیگه وقتی با خدا حرف میزدم فریاد نمیزدم و در درونم باهاش حرف میزنم و اونم میشنوه و اجابت میکنه
وقتی توجهم رو از نخواستن بیمار و حال بد برداشتم و گفتم من سلامتی میخوام خدا شاهده از اردیبهشت سال ۹۸ من به لطف خدای وهابم صحیح و سلامتم بدون هیچ قرص و دارویی و دکتری
وقتی تمرکزم رو از روی افراد ناخواسته برداشتم به لطف خدا همشون به صورت معجزه وار از زندگیم خود به خود حذف شدن حتی بدون اینکه من تلاشی بکنم
احساس عشق و آرامشی که درونم هست رو نمیشه با هیچ پولی خرید دارم تجربه میکنم
وقتی تمرکزم رو از اون زندگی اسفبار برداشتم و گذاشتم بر روی زندگی که میخواستم پر از احترام و عشق باشه رو خلق کردم برای خودم وقتی من تغییر کردم افراد بیرونی خود به خود رفتارشون با من تغییر کرد (اونا همون آدمای قبل هستن و با بقیه همون رفتار قبلی رو دارن ولی به من که میرسن انگار یه آدم دیگه ای میشن پر از عشق و محبت)
وقتی تمرکزم رو از روی کنترل شدن برداشتم گفتم من آزادی رو میخوام الان خدا رو شکر کلی زندگیم تغییر کرده بعد اون سفر چند روزه ای که داشتم
یا همین کاهش وزنی که داشتم
من قبلا تمام تمرکزم روی چاقی بود میگفتم چرا من اینقدر چاق هستم و هر روز وزنم داشت اضافه میشد تا رسید به ۹۰کیلو، رسیدم به جایی که گفتم این راهش نیست تو هر وقت میری جلوی آینه از خودت ایراد میگیری و از اندامت ایراد میگیری وقتی تمرکزم رو از روی چاقی برداشتم و گذاشتم روی اندام زیبا و چیزی که میخوام و همون جور که هستم عاشق خودم باشم راهش بهم گفته شد و الان رسیدم به وزن 55کیلو
ببینید بچها همه چیز برمیگرده به کانون توجه ما مهم ما هستیم که کدوم سمتی باشیم
به سمت رشد و پیشرفت، یا نه به سمت عقب و پسرفت
قانون میگه به هر چی توجه کنیم همون سرمون میاد
خدا میگه اینایی که دارین میبینید چیزهایی هست که از پیش فرستادین
ما تصمیم گیرنده هستیم که چیو از پیش بفرستیم حالا که قوانین رو به اندازه ی ظرفمون درک کردیم
ما از اکثریت جامعه جدا شدیم چرا؟
چون همین فهمیدن و درک قوانین ما رو از اکثریت جدا کرده
چرا از فرصت درست استفاده نکنیم؟
بجای چرندیاتی که میگن بدو گوشت گرون شد و بدو میوه اینقد شد و بدو خونه گرون شد و دیگه نمیتونیم زندگی کنیم
چرا نگیم هر روز داره فراوانی و نعمت خداوند افزایش پیدا میکنه؟
برای زندگی رویایی که میخوایم باید بها پرداخت کنیم
بهاش هم اینکه خودمون رو کنترل کنیم که دوباره به زندگی قبل خودمون برنگردیم و محکم و استوار باشیم در این مسیر توحیدی
بهاش اینکه هر چیزی رو نشنویم
بهاش اینکه هر چیزی رو نبینیم
حاضری بهای رسیدن به خواستهات رو پرداخت کنی؟
نرگس مریدی
در مسیر توحید